دوستت دارم مریم من

...تقدیم به عزیزترین و بهترینم که به من زندگی دوباره بخشید

دوستت دارم مریم من

...تقدیم به عزیزترین و بهترینم که به من زندگی دوباره بخشید

عاشقتم مریمم

 عاشقتم مریمم

احساس تو طروات باران است 

 بر زخم شکوفه های گل درمان است  

هروقت که در هوای تو میچرخم  

انگار نفس کشیدنم آسان است ... 

برای حسینم

 

  

به چشمان پریرویان این شهر،

یه صد امید می بستم نگاهی ،   

مگر یک تن ازین نا آشنایان ،  

مرا بخشد به شهر عشق راهی 

به هر چشمی - به امیدی که این اوست

نگاه بیقرارم خیره می ماند ،  

یکی هم امیدم را به چشمانم نمی خواند  

غریبی بودم و گم کرده راهی ،

مرا با خود به هر سویی کشاندند ،

 شنیدم بار ها از رهگذاران

که زیر لب مرا دیوانه خواندند ! 

ولی من ، چشم امیدم نمی خفت .

 که مرغی آشیان گم کرده بودم

 ز هر بام و دری سر می کشیدم
به هر بوم و بری پر می گشودم. 

امید خسته ام از پای ننشست ،

نگاه تشنه ام در جستجو بود.

در آن هنگامه دیدار و پرهیز ؛

رسیدم عاقبت آنجا که او بود ! 

" دو تنها و دو سر گردان ، دو بی کس "

 ز خود بیگا نه ، از هستی رمیده ،

ازین بیدرد مردم ، رو نهفته ،

شرنگ نا امیدی ها چشیده ، 

دل از بی همزبانی ها شکسته ،

تن از نا مهربانی ها فسرده ،

ز حسرت پای در دامن کشیده ،

به خلوت ، سر به زیر بال برده ،  

" دو تنها و دو سر گردان ، دو بی کس " ،

به خلوتگاه جان ، با هم نشستند ،

زبان بی زبانی را گشودند ،

سکوت جاودانی را شکستند . 

مپرسید ، ای سبکباران ، مپرسید

که این دیوانه از خود بدر کیست ؟

چه گویم ؟ از که گویم ؟ با که گویم؟

که این دیوانه را از خود خبر نیست. 

به آن لب تشنه می مانم که - نا آگاه

 به دریای در افتد بیکرانه ،

لبی ، از قطره آبی ، تر کرده ،

خورد از موج وحشی تازیانه ! 

مپرسید ، ای سبکباران ، مپرسید

مرا با عشق او تنها گذارید .

غریق لطف آن دریا نگاهم

مرا تنها به این دریا سپارید

ازین همه ناز آفرینان

مریم

خیلی عاشقتم 

خیلی.......

ART

 

 

امروز دیدمت...و  آجری به خانه ی عشق در قلب من افزوده شد...